بازدیدها: 1229
مدیون محمد ایرانی هستم.
منصور خان گفت ساکم را برای المپیک ببندم.
به حرمت قهرمانی و کسوت،کشتی را بخشیدم.
یکی از بزرگان می گفت :کشتی برای گرفتن است.
جمال میرزایی یکی از نوادر و پدیده های کشتی است.
با دلی قرص به وزن ۹۶ کیلوگرم آمدم چراکه ۸۴ کیلوگرم برای جمال است.
هیچ کدام از مدال داران داخلی از من برتر نبودند و همیشه بین ما برد و باخت بود.
خاطراتی در دوران قهرمانی هست که همواره اذیتم می کند.
حقم را از کشتی نگرفته ام.
دست پدر و مادرم را می بوسم.
با دیدن مصطفی به یاد کشتی اش با فریدون قنبری در سالن هقت تیر افتادم ، در روزهایی که فریدون در اوج می درخشید ، جوانی تازه کار و جویای نام ، در حالی که تماشاگران حاضر در سالن نفسشان در سینه حبس شده بود ، با اجرای دو بار انداز، کشتی دوستان را انگشت به دهان کرد..
در آن دوران اهالی کشتی از پدیده ای سخن می آوردند که رشد و شکوفاییش رنگ و بویی خاص داشت ، اما … .
گفت گوی من با مصطفی نزدیک به ۲ ساعت طول کشید که بیشتر به درد دل گذشت.مصطفی بسیار صادقانه و بی آلایش حرف می زد، البته تمامی دوستانش می دانند که بی ریایی و سادگی خالصانه از خصوصیات بارز اوست.
مصطفی نه تنها از نظر اخلاقی دوست داشتنی است بلکه در کشتی نیز با تجربه و شایسته است اما صد افسوس که در کشتی ما کم نیستند افرادی به شایستگی و لیاقت مصطفی که حق مهارتشان ادا نمی شود و مجال آن را نمی یابند تا توانمندی هایشان را با کسب مدالی جهانی ثبت کنند. دردی که گریبان گیر کشتی ماست و تا کنون دوایی برای آن مهیا نشده و از چندین جوان شایسته مانند مصطفی تنها یک تن افتخار کسب مدال را تجربه می کند.
در سال ۱۳۶۰ در همدان بدنیا آمدم ۱۲ ساله که بودم گاهی پیش محمد ایرانی کشتی می رفتم ،مدتی از باشگاه دور افتادم و سال ۷۴ یکی از دوستانم را دیدم که گفت محمد آقا باشگاه جدیدی گرفته و از آن به بعد حدود ۶ سال شاگرد محمد ایرانی بودم، و عنوان هایی که گرفتم در حد ۳ نفر برتر جوانان ایران بود،تا به امروز همچنان مدیون زحمات آقای ایرانی هستم.
تا اینکه نزد آقای علی مخزنی رفتم ، در همان سال در لیگ کشتی با یک قرارداد ۹۰۰۰۰۰ تومانی عضو تیم اداره زندان ها شدم و موفق شدم محمد عیسی حاجی اف روس(دارنده مدال نقره جهان) را شکست دهم ، آرام آرام اسمم در مجامع کشتی سر زبان ها افتاد.
داور پيروزي مصطفي يونسي نيا را در برابر محمد عيسي حاجي اف روس اعلام ميكند.
اولین سالی که وارد بزرگسالان شدم در انتخابی جام تختی به عنوان چهارمی رسیدم که با صلاح دید کادر فنی به مسابقات راه پیدا کردم.در دیدار سر گروهی اولایی نژاد را بردم و فینال را ۳ بر ۱ به مجید خدایی واگذار کردم.نایب قهرمانی جام تختی برای جوانی با آن سن و سال افتخار بسیار بزرگی بود.اما متاسفانه کادر فنی عوض شد و من به اردو دعوت نشدم. چندی بعد با تیم منتخب همدان در جام دانکلوف شرکت کردم که نصیب من از آن مسابقات یک مدال نقره بود.
همان سال با تیم ایران سویچ نهاوند در لیگ برتر،کشتی گرفتم. سال بعد قهرمان کارگران کشور شدم و با دعوت اکبر فلاح با تیم سایپا در لیگ برتر شرکت کردم و توانستم دو تن از مدعیان وزن خودم(مجید خدایی و فریدون قنبری) را شکست دهم.
منصور خان برزگر مرا به اردو دعوت کرد و پس از مدتی به جام جهانی ۲۰۰۴ باکو سفر کردیم درآن اردو تمرین مسابقه ای بین من و خدایی برگزار شد و قرار بر این شد که کشتی های سخت را من بگیرم. که از پس خوئل رومرو کوبایی به خوبی بر آمدم.
من ، قنبری و خدایی برای پوشیدن دو بنده تیم ملی با هم رقابت داشتیم. با شرایط بدنی خوبی که در جام جهانی و لیگ ازخود نشان داده بودم منصور خان گفت که ساکم را برای المپیک ببندم، قنبری کنار کشید و امیررضا خادم قصد حضور در چهارمین المپیکش را داشت،ما سه نفر به مسابقات لودز اعزام شدیم و قرار بر این شد ،کسی که بهترین نتیجه را گرفت المپیکی شود. در کشتی سرگروهی به امیررضا خادم خوردم(در تمرینات قبلی که با وی داشتم،قابلیتهای خود را به نمایش گذاشته بودم) زمزمه هایی مبنی بر کشتی نگرفتن با خادم به گوش می رسید و من دو دل شده بودم،از طرفی به یاد حرف بزرگی می افتادم که میگفت کشتی برای گرفتن است و از طرف دیگر امیررضا خادم یک الگو و نماد محسوب می شد و من به او احترام خاصی می گذاشتم و به حرمت کسوت و افتخار آفرینی هایش برای ایران در مقابل او کشتی نگرفتم و دست او بالا رفت.
شاید این امر به مذاق بعضی ها خوش نیامد، که من حتی به اردو دعوت نشدم و مجید خدایی ملی پوش این وزن شد.
سال بعد قهرمان کشور شدم و به عضویت تیم پاس در آمدم و آنجا بر مجید خدایی پیروز شدم و تنها به لالی اف باختم و در مسابقات جام باشگاههای آسیا نیز با تیم پاس به مقام قهرمانی رسیدم.
در انتخابی مسابقات جهانی ۲۰۰۵ بوداپست به سعید ابراهیمی باختم در حالیکه سه ماه قبل وی را برده بودم و بدین ترتیب ابراهیمی به آسیایی و قنبری به جهانی رفت.
سال بعد با پیروزی بر رضا یزدانی قهرمان کشور شدم ،در لیگ برتر با تیم راه آهن در وزن ۹۷ کیلوگرم موفق شدم حمید سیفی ،یکی از مدعیان این وزن را شکست دهم.
برا ی مسابقات انتخابی جهانی مغلوب رضا یزدانی شدم .
جمال میرزایی یکی از مدعیان این وزن محسوب میشد و با وجود چنین کشتی گیر با استعداد و قدرتمندی تصمیم گرفتم با وزنی حدود ۹۴ کیلوگرم به وزن بالاتر بروم و از طرفی مدعیان وزن ۹۶ کیلوگرم چون دلیری و سیفی را به راحتی شکست داده بودم و دلم قرص بود.
در مسابقات قهرمان کشوری در وزن جدید با شکست مردانی و عالی، قهرمان شدم و دو سالی با تیم صنایع و معادن همدان در لیگ برتر شرکت کردم.
در لیگ ۱۳۸۵ در سه وزن کشتی گرفتم و پیروزیهایی کسب کردم.
با تیم گراد عنوان قهرمانی لیگ را کسب کردم و امسال نیز با تیم صنایع و معادن قرارداد بستم.
چندی قبل تحت عمل جراحی قرار گرفتم و بدنم بسیار ضعیف شد و در مسابقات کشوری و هم چنین انتخابی جام تختی به مقام پنجم رسیدم و در حال حاضر رو به بهبودی هستم و تمریناتم را از سر خواهم گرفت.
یک مدال طلا از جام آکروپلیس ، یک مدال نقره ازجام دانکلوف ، یک مدال برنزو هم چنین دو نایب قهرمانی جام تختی ثمره زحماتم است. وهمچنین یکبار در جام جهانی و یکبار در جام باشگاهای آسیا مقام نخست را کسب کرده ام و سه بار قهرمان بزرگسالان کشور شده ام و … .
متنی که خواندید نگاهی گذرا به زندگی مصطفی یونسی نیا بود ، لحظات پایانی مصاحبه ام،که با مصطفی حرفهای آخر را میزدیم ، دل شکستگی و اندوهگینی در حرفهایش بسیار ملموس بود و میگفت : حقم را از کشتی نگرفتم ، هیچگاه از حریفانم ضعیفتر نبودم و تمامی مدعیان و عنوان داران داخلی را یکبار برده ام.
سادگی بیان و بی آلایشی وی مرا تحت تاثیر قرارداد و با خود فکر کردم حیف است که چنین پدیده های با اخلاقی از کسب مدال دور بمانند ، مصطفی هیچ چیزی از قهرمانی جهان کم ندارد و اگر یک پشتوانه محکم و راهنما و هم چنین کمی شانس داشت ، من اکنون از قهرمانی نامدار در بخش بزرگان می نوشتم.
اما در نبود مدال جهانی ، مصطفی مدالی همیشه ماندگار و طلایی به گردن دارد که تعدادش در کشتی ما زیاد نیست ، مدال ادب و قدر شناسی .
سایت کهن بوم ضمن تشکر و قدر دانی از زحمات بی دریغ آقای مصطفی یونسی نیا آرزوی موفقیت و سلامتی روز افزون را برای ایشان و خانواده گرانقدرش را دارد.