بازدیدها: 103
جوانمرد باشي دو گيتي توراست دو گيتي بود بر جوانمرد است
جوانمرد اگر راست خواهي ولي است كرم پيشه شاه مردان علي است
براي اينكه جوانمرد به صفاي باطن برسد و دلش آئينه نماي حق گردد، بايستي صفات زشت خود را به صفات پسنديده مبدل نمايد. در اكثر فتوت نامه ها صحبت از صفات زشت و پسنديده و تبديل صفات بد به خوب به ميان آمده است. از جمله فتوت نامه هايي كه صفات بد و خوب را بصورت كامل آورده است، فتوت نامه نجم الدين زركوب مي باشد كه چهل صفت بد و چهل صفت خوب را معرفي نموده است دراين مقاله و مقاله بعدي به معرفي اين هشتاد صفت و توضيحات كار بردي آن مي پردازيم صفات نا شايست براي جوانمردي بر چهل عدد مي باشد.
- ۱-حرص : يعني طمع، آرزو و خواهش بسيار، زياده خواهي از هر چيز، غم، حسرت، نياز
- ۲-حسد : يعني به مال و جاه كسي رشك بردن و نابودي آنرا خواستن
- ۳-حقد : يعني كينه، خشم و دشمني نسبت به كسي در دل داشتن
- ۴-بغض : يعني دوست نداشتن و دوشمني
- ۵-تكلف : يعني رنج و سختي برخود نهادن، به خود رنج دادن ، كاري به مشقت و خلاف عادت كردن
- ۶-تصنع : يعني به رنج و سختي خود را به حالتي وانمود كردن ، ظاهر سازي كردن،خود آراي كردن
- ۷-تزوير : يعني دروغ پردازي كردن ، فكركردن ، فريب دادن ، دورويي كردن، گول زدن
- ۸-جهل : يعني ناداني ، بي خردي
- ۹-حمق : يعني كم عقلي، ساده لوحي
- ۱۰– نفاق : يعني دورويي كردن
- ۱۱- تكبر : يعني بزرگي به خود گرفتن ، خود را بزرگ پنداشتن ، بزرگ منشي كردن ، بزرگي فروختن به ديگران
- ۱۲- ظلم : يعني ستم كردن، آزار دادن ديگران
- ۱۳- فسق : يعني بيرون شدن از فرمان خدا ،خارج شدن از طريق حق و صلاح ،ارتكاب اعمال زشت و ناروا
- ۱۴- خيانت : يعني نادرستي ، دغلي ، ناراستي ، نقض عهد
- ۱۵- فحش : يعني سخن زشت يا كار زشت
- ۱۶- دنائت : يعني پستي، فرومايگي ، پست فطرتي ، ناكسي
- ۱۷- خست : يعني خسيس بودن ، فرومايگي
- ۱۸-كسالت: يعني سستي، بي حالي، رنجوري ، خستگي
- ۱۹- تعصب شهواني : يعني علاقه به خواهش نفس و دلبستگي به درك لذات زودگذر
- ۲۰- صحبت بي علت: يعني گفتگوي بي دليل و بي استفاده
- ۲۱- ذلت : يعني خوار بودن، پست بودن
- ۲۲- خوي بد: يعني رفتار ناپسند
- ۲۳- بي وفايي : يعني ناپايداري در دوستي و شكستن عهدو پيمان
- ۲۴- بي حيايي : يعني بي شرمي ، بي آزرمي ، ناپرهيزي از اموري كه موجب سلامت است
- ۲۵- وقاحت : يعني پررويي، گستاخي
- ۲۶-حيلت : يعني چاره جويي يا نيرنگ، حل مشكل يا فريب
- ۲۷- مكر : يعني خدعه ، فريب، ترفند
- ۲۸- سخن چيني : يعني خبركش، كسي كه سخن كسي را به ديگري بگويد و دو بهمزني كند
- ۲۹- سفاهت: يعني كم عقل شدن و كم خرد شدن
- ۳۰- كدورت : يعني تيرگي و دلتنگي
- ۳۱- دروغ : يعني سخن ناراست
- ۳۲- ناسپاس : يعني عدم شكر و حمدو ثنا، از خدمتي تشكر نكردن
- ۳۳- ايذا : يعني اذيت كردن، آزار رساندن، رنج دادن
- ۳۴ – عجب : يعني خود بيني ، خودپسندي ،گردنكشي
- ۳۵- بخل : يعني تنك چشمي ، نداشتن كرم
- ۳۶- ملامت : يعني سرزنش كردن ديگري ، نكوهش
- ۳۷- نامحرمي : يعني راز دار نبودن و سر ديگران را به سايرين گفتن
- ۳۸- مردم شكني: يعني طعنه زدن و به طعنه سخن گفتن و بيهوده گويد به ديگران
- ۳۹- غيبت: يعني پشت سر كسي بد گويي كردن، ياد زشت از كسي كردن
- ۴۰- بهتان : يعني افتراء، دروغ، تهمت
جوانمردي از كارها بهتر است جوانمردي از خوي پيغمبراست
جوانمردي و راستي پيشه كن همه نيكويي اندر انديشه كن