بازدیدها: 5746
مصاحبه اختصاصی کهن بوم با کریم سوری از سرداران بی مدال کشتی آزاد
توفیقی دست داد که مصاحبه تلفنی با کریم سوری یکی از بی حاشیه ترین کشتی گیران اسبق تیم ملی کشتی آزاد داشته باشیم. سادگی و ادب را می توان در متن کلام ایشان بسادگی فهمید. پای درد و دل او که نشستیم لب به بیان ناگفته هایی گشود که در دوران اوج بر سرش آمده بود، از نابرابری هایی گفت که در حقش شده بود. مشقات و سختی هایی که برای پوشیدن لباس تیم ملی به جان خرید و در مقابل چشمان همه حقش ضایع شد و بخاطر نداشتن پشتیبان و از صحنه های زیادی حذف شد و بجای او نفرات دیگری که در انتخابی و اردوی تیم ملی به او باخته بودند، راهی مسابقات رسمی و مهم می شدند. مسئولین و کادر فنی وقت هم برای اینکه بتوانند پاسخی به افکار عمومی و هواداران کشتی در استان لرستان بدهند، او را به مسابقات و جامهای برون مرزی اعزام می کردند.
۱) در ابتدا خودتان را معرفي نمائيد
– متولد چه سالي، کدام شهرستان: ۱۳۴۳ شهر خرم آباد
– در خصوص خانواده محترمتان، تعداد برادر و خواهر و فرزند ، ميزان علاقه خانواده شما به ورزش کشتي قدری توضیح دهید: ۲ برادر و ۳ خواهر دارم. يکي از برادرانم(عبدالله سوري) قهرمان دوميداني ارتشهای ایران و مسابقات آسیایی هستند، و برادر ديگرم در قيد حيات نيستند.
– ميزان تحصيلات و علائق : در ایران ديپلم اقتصاد داشتم و پس از مهاجرتم به کانادا دوره کالج زبان انگليسي را سپری کردم و مدرک گرفتم.
– به چه کاري مشغول هستيد: تعميرات ساختمان بصورت مدرن را انجام می دهم.
– چه سالي به خارج از کشور نقل مکان کرديد؟ الان در کجا زندگي مي کنيد؟ از سال ۱۹۹۵ بعد از مسابقات جام جهاني که به ادمونتون کانادا رفتیم به کانادا مهاجرت کردم. در حال حاضر هم در تورنتو زندگي مي کنم.
۲) چرا از ایران مهاجرت کردید؟
دليل رفتنم این بود که از نابرابری و تبعیض خسته شده بودم. من شبانه روز زحمت می کشیدم، تمرینات فشرده ای انجام می دادم و با وجود همه شایستگی هایی که داشتم و در دوران اوج ورزشی ام بسر می بردم، کادر فنی توجهی به من نداشتند. آقاي منصور برزگر که آن دوران سرمربی تیم ملی کشتی آزاد بود تمايلي به انتخاب من نداشت و با اینکه تمامی حریفان مستقیمم را شکست می دادم ولی من به جامهای برون مرزی (دانکلف و تفلیس و …) اعزام می شدم و کشتی گیرانی که هیئت کشتی استانهایشان در فدراسیون لابی داشت یا از شاگردان و نزدیکان آقای برزگر بودند به مسابقات المپیک و جهانی و آسیایی اعزام می شدند. یادم هست دو دوره برای مسابقات آسيايي (هندوستان و مغولستان) من نفر اول مسابقات انتخابی تیم ملی بودم ولي نفرات دوم آقایان مجید ترکان و ناصر زینل نیا جایگزین من شدند. در مسابقات جهاني(۹۱ بلغارستان) با وجود اینکه من نفر اول انتخابی تیم ملی بودم ولی باز ترکان را گذاشتند و من را هم آنجا بردند و با بهانه آوری نگذاشتند کشتي بگيريم. بدترين بدشانسي ام هم مسابقات جام جهاني آمريکا بود که در ارنج اصلی تیم قرار داشتم ولی تيم به مسابقات نرفت. در همه دوران از آمادگي خوبي برخوردار بودم در تمرینات تیم ملی چند بار از طناب قدرتی نصب شده در اردو بالا و پائین مي رفتم و آمادگی جسمانی ام از تمامی رقبایم بالاتر بود. بیشتر از همه نابرابری و حق کشی بود که مسیر زندگی ام را عوض کرد. باور کنید الان حاضرم اگر شرایط مناسبی در ایران داشته باشم به کشورم بازگردم. فرهنگ و شرایط زندگی اینجا را دوست ندارم. بنیان زندگی و خانواده در ایران کجا و اینجا کجا.
۳) کشتي را از چه سالی شروع کرديد و در چه سالي از ورزش قهرماني را کناره گیری کرديد؟
در سن ۱۳ سالگي و با چند بار رفتن به سالنهای تمرین کشتی به این رشته علاقمند شدم علی رغم میل باطنی در سال ۱۹۹۵ از ورزش قهرمانی خداحافظی کردم. پس از ۵ سال و با وجود اینکه کشتی قهرمانی را کنار گذاشته بودم باز انگیزه یافتم که به ورزش قهرمانی بازگردم و در مدت زمان کوتاهی به شرایط جسمانی خوبی رسیدم.
۴) مربي سازنده تان چه کسي بودند، ساير مربياني که نقش بسزايي در موفقيت شما داشتند را با کمي معرفي ايشان نام ببريد.
آقاي حسين شفافي در باشگاه خرم آباد اولین مربی ام بود. بعد از ایشان آقایان بهمن سپهوند، دستگير و ناصرملوکي زحمات زیادی برای من کشیدند.
۵) در رشته کشتي چه جنبه جذابي ديديد که آنرا بعنوان رشته ورزشي اصلي خود انتخاب کرديد؟
آيا اگر به ابتداي راه بازگرديد باز هم رشته کشتي را انتخاب خواهيد کرد؟
تنها ورزشي است که ساختار بدني را حفظ مي کند و ورزش ملي کشور است و الگوهاي خوبي در کشورمان داشتيم. رشته اي ورزشی است که افراد با وجود نداشتن بنيه مالي هم مي توانند به اين ورزش روي بياورند. بله باز هم رشته کشتی را انتخاب می کردم.
۶) آيا در رشته هاي ديگر ورزشي نيز تبحر و عنوان داريد؟
بله ورزشهاي مادر مثل دوميداني و کوهنوردي را برای بالا بردن آمادگی جسمانی ام انجام می دادم.
۷) کشتي استان لرستان در دوران شما چطور بود و از قهرماناني که مي شناسيد که در دوره شما خوب يودند نام ببريد.
بحق در دوره بنده تيم فرنگي استان لرستان خیلی قوی بود و در کشور اول مي شد (آقايان پاپي نيا، ناصر اسماعيلي، نادر و ناصر خليلي، محمد مقراضي، عليرضا لرستاني، عبدالله عزيز پور، منوچهر نرگسي) .
تيم آزاد هم خيلي خوب بود و در نتایج تیمی با مازندران رقابت مي کرديم. تیم کشتی آزاد در آن دوران (۴۸ غلام محمدي ۵۲ – کريم سوري ۵۷ سياوش نوري ۶۲- محمد کوشکي ۶۸- حسين حسنوند ۷۴- بابک اسدي ۸۲- ۹۰ – عزت عزيزي يگانه ۱۰۰- مرتضي زماني
مرحوم ناصر نادري ۶۸ کيلو و حسين پرنده و ابوالقاسم اشجع هم کشتی گیران خوبی بودند.
۸) در مورد بيوگرافي ورزشي خود توضيح دهيد و مقامهايي که بدست آورديد را با ذکر سال و محل برگزاري نام ببريد؟
۱- تورنومنتهاي زيادي شرکت کردم (جام جايزه بزرگ لهستان نفر اول شدم)
۲- جام دانکلف (دوم شدم)
۳- ايتاليا دوم جام کارگران
۴- ايوان ياريگين – جام تفليس – جام جهاني ادمونتون سال ۱۹۹۴
۵- ۳ دوره زمانی که کشتی گیران بزرگ دنیا به جام تختي می آمدند به مقام اول دست یافتم.
۶- چندين بار مقام اول ايران
۹) رقباي مستقيم خود در مسابقات انتخابي منطقه، شهر،استان،کشور و انتخابي تيم ملي را نام ببرديد؟
(اويس ملاح،مجید ترکان ، يعقوب نجفي، ناصر زينل نيا، نادر ناظري، غلام محمدي، اکبر دودانگه، نادر رحمتی و..)
پکن قبل از اعزام به مسابقات آسیایی مغولستان
مسابقات جهانی ۹۱ وارنا- بلغارستان
کشتی با تسن بایار از مغولستان جام یاریگین
۱۰) آيا در مسابقات مهم آسيب ديدگي داشته و مصدوميت داشته بوديد؟
از بدشانسي هاي مهم اين بود که ۳ بار مينيسک زانویم پاره شد و دو بار زانوهایم را به تیغ جراحي سپردم. يکبار در تمرين با علي اکبر دودانگه بود و قبل از انتخابي المپيک بارسلون ۱۹۹۲ (حریفم هم مجید ترکان بود) مينيسک پاکتی زانویم پاره شد.
۱۱) يکي از تلخ ترين و شيرين ترين خاطرات خود در کشتي را تعريف کنيد؟
تلخ ترين: ۵ بار در بدو انتخابي خط خردم و اينکه در مسابقات جام جهاني ادمونتون کانادا نيز ارنج تيم به شکلي بسته شد که من نتوانستم مدال بگيرم و با وجود اينکه من نفر اول از ترکيه و نفر دوم از کانادا را در همين مسابقات و جونز که نفر سوم بود را در مسابقات جام تفليس برده شکست داده بودم.
شيرين ترین: دوران سادگي، مسافرت ها و اردوهایی که با بچه های خوب آن دوران داشتیم و می دانم هيچگاه دیگر بر نمي گردد.
۱۲) در کشتي چه ستاره اي را بعنوان الگوي فنی و چه کسي را بعنوان الگوي اخلاقي خود انتخاب کرده ايد؟
کساني که آنها را دوست داشتم و ارتباط خوبی داشتیم. رسول خادم، اکبر فلاح از بهترین دوستانم در آن زمان بودند.
۱۳) در بين کشتي گيران معروف با کداميک روابط دوستانه و نزديکتري داريد؟
آيا خاطره اي با ايشان داريد که تعريف کنيد؟ (بهروز ياري، علي اکبر دودانگه، يعقوب نجفي، سیاوش نوری)
۱۴) آيا به فرزند خودتان رشته کشتي را پيشنهاد مي کنيد و از صميم قلب دوست داريد که فرزندتان کشتي گير باشند؟
پدرام اگر دوست داشته باشد چرا که نه.
۱۵) آيا مربي گري کرده ايد؟
اگر پاسخ مثبت است را از چه سالي شروع کرديد؟ از شاگرداني که تربيت کرده ايد چند نفر را که موفقيت داشته اند را نام ببريد؟
در ابتدای ورودم به کانادا در شهر ونکوور چند سالي مربي بودم ولی درآمد خوبي نداشت و باعث شد که از ۶ سال از مسير زندگی قدری عقب بیفتم. در این زمان بود که مربی گری را کنار گذاشتم.
۱۶) به نظر شما مربي گري سخت تر است يا کشتي گرفتن؟
هردو سخت است ولي مربي گري سخت تر است و استرس براي مربي زياد است. کشتي گيران در اکثر مواقع خوشحالي خود را با مربي تقسيم نمي کنند ولی مربی اگر بخواهد موفق باشد، باید تمام زندگی اش وقف شاگردان باشد و از خیلی لذتهای زندگی و حق خانواده اش برای کشتی بگذرد.
۱۷) شرايط حمايت از مربيان، بخصوص مربيان سازنده را چگونه ارزيابي مي کنيد؟
چه تفاوتي ميان حمايت از مربيان در خارج از کشور و ايران ديده ايد؟
خيلي خوب نيست ولی از زمانی که رسول خادم سکان دار فدراسیون کشتی شده اند به خاطر اینکه خود کشتی گیر بوده و نیازهای این قشر زحمت کش را از نزدیک احساس کرده است تغییراتی بنیادینی احساس می شود. همین نظام تشویق مربیان سازنده، کنترل سالیانه مربیان و دعوت از مربیان سازنده شهرستان در کنار تیمهای ملی خود دال بر این حرکت پویا می باشد.
۱۸) کادر فعلي فني تيم ملي و فدراسيون را چگونه ارزيابي مي کنيد؟
عملکرد رسول خادم بعنوان مدير و سرمربي تيم ملي کشتي آزاد را چگونه ارزابي مي کنيد؟
خيلي عالي است و اگر اطرافيان بگذارند عالي هستند، اگر رسول خادم رفت کسي را در حد و اندازه او دارند که جايش بگذارند. فقط در خواستی که دارم این است که اگر مي شود از اکبر فلاح هم در کادر فنی استفاده کنند.
۱۹) قوانين جديد کشتي به نفع کشتي ايران است يا نه؟ قدري توضيح دهيد؟
تغییرات قبلی به حدی چهره کشتی را خراب کرده بود که مخاطبان آن در المپیک و مسابقات جهانی ریزش کرده بودند و این شرایط به حدی رسید که زمزمه هایی برای حذف رشته کشتی بر سر زبانها افتاد. اما تغییرات قوانین جدید دوباره روح تازه ای به جان کشتی دمید و خیلی از طرفداران قدیمی را مجدداٌ به سمت کشتی جذب کرد. نام گذاری فدراسیون جهانی فیلا به اتحادیه جهانی کشتی و قرار دادن رشته های سنتی و نوین در یک مجموعه بسیار ابتکار جالبی بود. در این زمان کوتاه پس از تغییرات مدیریت روند رو به رشدی را می بینیم و آرزویم این است که یک نماینده از ایران هم در این اتحادیه حضور داشته باشد.
۲۰) کلاً از چه خصوصيات اخلاقي خوشتان مي آيد و از چه چيز تنفر داريد؟
از دروغ و دورویی تنفر دارم و در مقابل آن صداقت و مردانگی و مهربانی در حق همنوع را بسیار دوست دارم.
۲۱) براي جذب جوانان و پشتوانه هاي چه پيشنهاداتي داريد؟
باید از خوبی ها و اثرات روحی این رشته ورزشی بیشتر صحبت شود و اینکه این رشته روح پهلوانی را در کشور اشاعه می دهد. رشته کشتی از نظر جسمی نیز اثرات خوبی را برای ورزشکار بدنبال دارد و اگر اصولی این رشته ورزشی انجام شود در دوران میانسالی افراد از سلامت جسمانی بالاتری برخوردار خواهند بود.
۲۲) در پايان هر چه مانده را خود توضيح دهيد؟
در پایان از اعضاء موسسه فرهنگی ورزشی کهن بوم کمال تشکر را دارم که مقدمات این گفتگوی صمیمی را فراهم کردند.
مهدی حسنی گودرزی